پندار

جملات ، کلمات، عکس نوشته و رمان عاشقانه

پندار

جملات ، کلمات، عکس نوشته و رمان عاشقانه

پندار

به نام خداوند بخشنده ی مهربان
در این وبلاگ سعی در این است جملات و عکس نوشته ها و رمانهای عاشقانه قرار بگیرد.

نویسندگان
آخرین نظرات

۳۷ مطلب با موضوع «رمان» ثبت شده است

من با تو

milad mirshekar | شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳ ب.ظ

من با تو لیلی سلطانی



نگاهم رو از کتاب فیزیک گرفتم و از پشت میز بلند شدم.
کتاب رو به قفسه ی سینه م چسبوندم و به سمت پنجره قدم برداشتم.
رسیدم نزدیک پنجره،پرده ی سفید رنگ رو کنار زدم و نگاهم رو به حیاط کوچیک مون دوختم.
آسمون گرفته بود،ابرهای خاکستری رنگ جلوی خورشید رو گرفته بودن.
جمعه به اندازه ی کافی دلگیر بود با این هوا هم بهتر شده بود!
برگ های درخت گوشه ی حیاط زرد شده بود،برگ های زرد و نارنجی روی موزاییک ها رو پوشنده بودن.
با لبخند به منظره ی حیاط زل زده بودم.
خونه مون تو یکی از محله های متوسط نشین تهران بود،پدرم کارمند بانک و مادرم خانه دار.
و من تک دختر و ته تغاری خونه،فقط یه برادر بزرگتر از خودم به اسم شهریار که هفت سال ازم بزرگتره دارم.
خونه مون ویلایی و یک طبقه،یه اتاق بزرگتر از دوتا اتاق پایین داشت که پله میخورد.
اجازه ندادم به عنوان انباری ازش استفاده کنن و از سیزده سالگی اتاق من شد.
بی اراده نگاهم به سمت خونه ی سمت چپ کشیده شد!
خونه ی عاطفه دوست صمیمیم.

  • milad mirshekar

زندگیم باش

milad mirshekar | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۴ ب.ظ

دانلود رمان زندگیم باش

 

  • نام رمان : زندگیم باش
  • نویسنده : فریده بانو کاربر رمان فوریو
  • صفحات : 246

خلاصه رمان : در مورد دختری هست که مجبور میشه بخاطر رفتن پدر و مادرش به خارج بره خونه ای خاله اش خاله ای که پسری داره برخلاف دختر قصه ی ما خیلی مقید هست اما دختر قصه ای ما کمی شیطون و بی پروا...

قسمتی از متن رمان : با سرو صدا گفتم:مامامان من خونه خاله سیده نمیرررررم مامان:چرا خونه خاله سیده نمیری؟ من خودت که میدونی آب من با اون پسره امیر ارسلان تو یه جوب نمیره بعدصدامو خشک وکلفت کردم گفتم:بهاره کمی حجابتو رعایت کن چه معنی میده یه دختر بایه پسربشینه حرف بزنه پسری پرر ویکی نیست بهش بگه تورو سننه داداشمی کی من هستی من هرکاری دوست داشته باشم میکنم باباخندیدوگفت: عجبم بلدی صداشو دربیاری تقلیدصدات حرف نداره مامان چشم غُری به بابا رفت گفت:اقابهمن همه اش تقصیرشماست این دختره انقدلوس باراومده. من: مامان جون بابایی من اصلاهم من ولوس نکرده ازبس اون پسر خواهر شماخشک وکوته فکره اصلاخودش که این همه سفرخارجه میره معلوم نیست چیکارامیکنه"جووون لب تولب لابد" مامان:ای دختربی حیا درمورد امیر ارسلان درست صحبت کن به امیرخاله این چیزا نمی خوره...



لینک های دانلود :
  • نسخه PDF به صورت کامل در [ دانلود ]
  • نسخه آندروید با فرمت Apk [ دانلود ]
  • نسخه ePub برای آیفون و آندروید و ... [ دانلود ]
  • دانلود نسخه کتابچه برای جاوا با فرمت JAR [ دانلود ]
  • milad mirshekar

تلاطم بارانی

milad mirshekar | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ب.ظ

 دانلود رمان تلاطم بارانی

  • نام رمان : تلاطم بارانی
  • نویسنده : بهاره اسدپور کاربر رمان فوریو
  • صفحات : 126


خلاصه رمان : داستان سرگذشت زندگی یک زندگی پر تلاطم.... اما یک تلاطم از جنس باران..... به رنگ باران....... ودر این میان قلبی میشکند...... دلی میسوزد...... واینده ای به تباهی میرود..... تاوان این قلب شکسته رو چه کسی پس میده....؟ گناهکار؟..... یا..... بیگناه؟....... داستان یک دختر.... دختری که مثل خیلی ازآدمای دیگه عاشق میشه.... اما چه عشقی؟..... یک عشق متفاوت........ یک داستان متفاوت...... ویک زندگی متفاوت....... ویک پایان متفاوت......... چیزهایی که گفتم نه شعار هست ونه تعریف برای جذب خواننده فقط وفقط واقعیت داستان هست.درضمن برخی از صحنه ها ودیالوگ های رمان براساس حقیقت و اتفاقی که افتاده نوشته شده.شاید فکر کنین تکراریه ومثل بقیه رمان ها تموم میشه اما نه این جوری نیست برای صدق گفتارم میتونید خودتون بخونین.


لینک های دانلود :
  • نسخه PDF به صورت کامل [ دانلود ]
  • نسخه آندروید با فرمت Apk [ دانلود ]
  • نسخه ePub برای آیفون و آندروید و ... [ دانلود ]
  • milad mirshekar

عشقم را باور کن

milad mirshekar | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ب.ظ

دانلود رمان عشقم را باور کن

  • نام رمان : عشقم را باور کن
  • نویسنده : ز.فرزانه پور کاربر رمان فوریو
  • صفحات : 268

#

خلاصه رمان : درباره پسر دانشجویی به نام بهراد که برای گرفتن حق و حقوق مادرش که چندین سال خدمتکار یک خانه است به عنوان یک عاشق دلباخته وارد زندگی دختر کوچکتر خانواده(یاسمین) میشود تا در آخر تمام اسناد و ثروت آن هارو به نام خود و مادرش کند اما در این بین اتفاقات زیادی می اوفتد که بعد از ماه ها بهراد نظرش درباره یاسمین تغییر میکند و به تدریج واقعا عاشق یاسمین میشود ، اما....

دانلود رمان عاشقانه

لینک های دانلود :
  • نسخه PDF به صورت کامل [ دانلود ]
  • نسخه آندروید با فرمت Apk [ دانلود ]
  • نسخه ePub برای آیفون و آندروید و ... [ دانلود ]

  • milad mirshekar

شیرین تر از شیرینی

milad mirshekar | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۲ ب.ظ

شیرین دختری که اسیر دست پدری زورگو که جز حرف خودش , حرف کسی رو قبول نداره. شیرین رو مجبور به ازدواجبا کسی میکنه که هیچ حسی بهش نداره ... فرهاد ... یه پسر همه چی تمام اما با دلی شکسته ... اونم به نوبه خودش اسیر سرنوشت و مجبور به ازدواج تو راه این ازدواج , عشق بی خبر میرسه ... شیرین میشه ... شیرینتر از شیرینی ... اما ... همیشه یکی هست که این شیرینی رو تلخ کنه ....


نسخه کامپیوتر با فرمت PDF

 دانلود مستقیم


نسخه ePub برای ایفون اندروید

دانلود مستقیم

نسخه اندروید با فرمت APK
دانلود مستقیم
  • milad mirshekar

دلم آغوشت را میخواهد

milad mirshekar | شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۱ ب.ظ
  • نام رمان : دلم آغوشت را میخواهد
  • نویسنده : فریده بانو کاربر رمان فوریو
  • تعداد صفحات : 415
  • ژانر : عاشقانه

رمان راجب دو خواهر دوقلو هست به اسم های سوگند و سوگل ، سوگل بی دلیل یک هفته قبل از عروسیش غیبش میزنه و حالا ابروی چندین سالی پدربزرگش در میونه و در خواست حامی پارسا ، حالا سوگند مجبوره فقط یه تصمیم بگیره و اون تصمیم چی می تونه باشه ....

دانلود نسخه کامپیوتر با فرمت pdf 

دانلود مستقیم

دانلود نسخه ePub برای آیفون و اندروید و ...

دانلود مستقیم

دانلود نسخه اندروید با فرمت APK

دانلود مستقیم

  • milad mirshekar

رمان انتقام می گیرد

milad mirshekar | سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ب.ظ

 نام رمان : انتقام می گیرد 1
 نویسنده : یلدا فلاح کاربر انجمن نودهشتیا
 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، epub 
 تعداد صفحات : ۴۷۰

 خلاصه داستان :
لیلی دانشجوی رشته ی عکاسی و دختری آروم و بی سروصداست که به خاطر شرایط خاص زندگی که داشته و داره منزوی و گوشه گیر شده.. عاشق یکی از هم کلاسیاشه به اسم سیاوش آزادروش و به شدت حس می کنه تو رقابتش برای بدست آوردن قلب این پسر بین دخترهای دیگه بازندست و این وسط همه چیز به تصمیم این پسر بستگی داره… و زمانی که باید بگذره و همه امیدوارن با گذشتنش بدی ها بره و خوبی ها به جاش بیاد.. اما آیا واقعا همیشه اینطوری میشه ؟ آیا همیشه با گذشتن زمان خوشبختی پیدا میشه… شاید هم زمان همون چیزی باشه که در نهایت انتقام میگیره.


  قسمتی از متن :


حامد چراغ ها را خاموش کرد…
هنوز همهمه ی بچه ها که پشت در دو لنگه کمین کرده بودند فروکش نکرده بود ..
الهام جیغ کوتاهی کشید و بلافاصله صدای ارشیا آمد که ببخشید پایت را لگد کردم حواسم نبود..
همه خندیدند .
الهام غرغرکنان گفت : ببین توروخدا واسه تولد یه الف بچه به چه وضعی کشیده شدیم !!
حامد که سعی می کرد خودش را جایی کنار من مخفی کند پچ پچ کنان گفت : خوبه نمردیم و معنیه بچه رو هم فهمیدیم …دوستان عزیز ازین به بعد با صلاحدید سرکار الهام خانم به جای واژه ی نره غول از واژه ی دلنشین بچه استفاده می کنیم !! آخه خواهر من کی به دومتر قد و چند صد کیلو میگه بچه !!
نیلوفر از جایی نامعلوم اعتراض کرد : کجاش دومتر قد و چند صد کیلو !!؟ بنده خدا سیاوش !!
حامد که دقیقا پشت سرم قرار گرفته بود به شانه ام زد ..
ناشیانه سر برگرداندم و به طرفش …در تاریکی چشمهایش برق شیطنت باری میزد ..
_ کجایی شما مادموازل..؟
_ چی..؟ من..؟ همینجا..!!!
_ همینجا…آخه دورغم بلد نیستی بگی جوجه خانوم !! بگو ببینم کی باعث شده اینجوری بری تو فکر..؟ به جون حامد بدخواه مدخواه داشته باشی…
خندیدم : صبر کن..صبر کن..تند نرو…..دوباره واسه خودت خیال پردازیم نکن ..!
_ اها..حالا اسمش شد خیال پردازی..!! ضربان قلبتو منم دارم میشنوم…!! میگن این همه استرس واسه پیرزنی به سن و سال شما اصن به صلاح نیستا..

دانلود کتاب برای کامپیوتر (PDF)

دانلود کتاب برای موبایل (نسخه ی پرنیان)

دانلود کتاب برای موبایل(نسخه ی کتابچه)

دانلود کتاب برای موبایل اندروید و ایفون نسخه (EPUB)

دانلود کتاب برای موبایل اندروید (نسخه ی APK)

منبع : wWw.98ia.cOm




  • milad mirshekar