پندار

جملات ، کلمات، عکس نوشته و رمان عاشقانه

پندار

جملات ، کلمات، عکس نوشته و رمان عاشقانه

پندار

به نام خداوند بخشنده ی مهربان
در این وبلاگ سعی در این است جملات و عکس نوشته ها و رمانهای عاشقانه قرار بگیرد.

نویسندگان
آخرین نظرات

۲۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

جملات عاشقانه

milad mirshekar | شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ق.ظ

ساده گفتم ساده پنداشتی و رهایم کردی سخت و مبهم بیان کردم حرفهایم را متوجه نشدی
گفتارم را نمیتوانم تغییر دهم خواهشم این است باورت را تغییر ده
مخصوص مخصوص مخصوص

دلیل هستی ام این است
که باشی که باشم
شاید روزی جایی بوسه ای از لبانت ربودم که سهم خودم بود
ویژه ویژه ویژه

چه لحظه دردآوریه،
اون لحظه که میپرسه: خوبی؟
بغض تو گلوت میپیچه …
۵ خط تایپ میکنی، ولی به جای enter …
همه رو پاک می‌کنی و می‌نویسی: …
خوبم مرسی تو خوبی؟

تصور کن بهاری را، که از دست تو خواهد رفت
خم گیسوی یاری را، که از دست تو خواهد رفت
شبی در پیچ زلف موج در موجت تماشا کن
نسیم بیقراری را، که از دست تو خواهد رفت

کم خوابی داشتم …
شهرزادی برایم قصه خواند …
قصه هایش خواب از چشمانم گرفت …
حالا هزار و یک شب است که نخوابیده ام!!!

دوستت دارم تکیه کلام تو بود …
من بی خودی بر آن تکیه کردم!!!

ای زندگیِ تن و توانم همه تو
جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی، ‌از آنی همه من
من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

تو نباشی لحظه ها بیهوده است
درپس لبخند هایم گریه است
تو نباشی غم اسیرم می کند
دوریت هرلحظه پیرم میکند

تجویز کن نگاهت را…
هر روز بر حوالی تبم
کنار سوختگی های همیشگی
بر طاق ریخته شده ی طاقتها نشانه بگیر
حوالی سطرهای تب گرفته ام
و تجویز کن خداوندگاری نگاهت را
‏”من سکوت میشوم…”

رفتم از شهر خدا ستاره چیدم واس تو
تو ستارمو سوزوندی اخرش گفتی برو
آی دلت بسوزه بی رحم تو اسیر دلتی
کاش میدونستی عزیزم اون ستاره خودتی
تو سوزوندی خودتو با خودت منم سوزوندی
کاشکی دل نداشتیُ جاش توی قلب من میموندی

باز روزی دیگر آمد…
باز دعوای دیگری در خانه …
و باز دادگاهی دیگر…
شاکی:برادرِ کوچکم…
متهم:منِ حبیب…
قاضی:پدرم…
متنِ شکایت نامه:
“بابا…چرا باید درایوه D پسوورد داشته باشه؟؟؟و من اون رو ندونم؟؟؟”
قاضی:متهم دلیلت رو بگو!!!
من:سکوت
به برادرم نگفتم ولی به شما میگویم…
برادر جان در آن درایو یک فایلیست بنامِ “خاطرات”…
در آن فایل عکس های کسی ست که برادرت حبیب
زمانی عاشقه او بود…
همین..؟؟!!!!!

دیوونه نمیگه دوستت دارم!
دیوونه میره تمام دوست داشتن رو..
به هر جون کَندنی جمع می کنه، از هر دری..
می زنه زیر بغل..
می ریزه پای کسی که
قرار نیست بفهه دوستش دارد…

تورا با روزهای باهم بودن به خواتر خواهم آورد،همان روزهایی که لبخند سردی بر لبان من مینشاند و تو آن ها را فراموش کرده ای!
محبوب من در سرزمین ما کسی را که طعم عشق را نچشیده باشد و بمیرد ناکام بنامند،ای ناکام ترینم!

یواشکی یه سلام “یواشکی یه پیام”یواشکی چند کلام “دوست دارم بامرام//

یه چیزی هم هست که نمیشه از بعضی دختر پسرا گرفت ؛ میدونی چیه؟
اونم معرفتشونه …
به سلامتیه بامعرفتا …

به سلامتی اونایی که موندن زیر آواری که یه روزی فکر میکردن محکم ترین تکیه گاهشون میشه

روح ما از هر چه تشکیل شده باشد،
مال من و او از یک جنس است…

تنها چیزی که میتونست وزنِ منو از هفتاد و دو کیلو برسونه به شصت و یک…
یه شکستِ عشقیه تر و تمیز بود…
صد در صد تضمینی!!!بدون بازگشت!!!
به همین راحتی..؟؟!!!

یادمه بهم گفت یا تو یا هیچ کس.ولی نمیدانستم تو این دنیا هیچ کس هم برای خودش کسی است،کسی حتی مهمتر از من…

به سلامتی چون تویی که التماس مرا پایی ضعفم نوشت
و به سلامتی چون منی که در همان لحظه تورا بخشید از فرط عشق!

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ی ممنوع، ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دلکند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچکس، هیچکس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی، شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند، ( نشد )

سر میز شام، یادت که میفتم بغض میکنم
اشک تو چشمام حلقه میزنه و همه با تعجب نگاهم میکنند…
لبخندی میزنم و میگویم: چقدر داغ بود…!!!

در برکه اشکم همه دم نقش تو دیدم
این هدیه خوبیست که از آب گرفتم
هرگز نتوانی که ز من دور بمانی
چون عکس تو را در دل خود قاب گرفتم

روزگاری کسی از عمق دلش درد نداشت
هیچ کسی غصه ی اینی که چه میکرد نداشت
چشمه ی سادگی از عمق زمین میجوشید
خودمانیم، زمین این همه نامرد نداشت

گذشته را گذاشتم برای گذشتگانم،
فقط یادگاری برایم گذاشت که یادم نرود این موهای سفید شده برای چیست…
و میخواهم زندگی زنده شود به خنده های زیبای تو
و دیگرانی که یادشان مرا شاد می کند…

چه “شوری” میزند دلم وقتی…
در چشم دیگران
انقدر “شیرین” میشوی!

الآن یه دوست معمولی اس ام اس عاشقانه داد!!!!
ولی من تسلیم این صحنه آرایی نمیشم!!!!
فک کنم تور پهن کرده واسه ولنتاین :|

شاید! شعر همین است که من عاشق تو باشم و تو! با هر که می خواهی

تیک تیک ثانیه ها در گوش دقایق می خوانند و…
دقایق برای ساعتها نجوا می کنند…
ساعتها، روزها را به بازی می گیرند و…
روزها،ماه ها را و …
ماه ها… سالها را
واین چنین می شود که ایام می گذرد
ومن روزهای بی قراری و دلتنگی و تنهاییم را
باهزار روایت بی الفبا از حضور تو ترسیم می کنم و…
می گویم:. انگار همین دیروز بود

شاید آرام تر می شدم
فقط و فقط…
اگر می فهمیدی،
حرفهایم به همین راحتی که می خوانی
نوشته نشده اند!!!

تمام خستگی هایت را یک جا می خرم! تو فقط قول بده …صدای خنده هایت را به کسی نفروشی…!!!

جایی که میمیرم
زیر آسمان شهریست خالی از تو
من هر لحظه زنده میشوم
از تنفس آغوش گرم تو!

من باشم و یک کویر تنها
با یک قلم
با یک کاغذ
خواهم نوشت
تا تو هستی کویر دلم پر آب است
ای باران عشق …!

گفته اند : جای گنج در ویرانه هاست، راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست …!

جملاتی مثل:ببین چقدر دوستت دارم!
یا کلام صمیمانه ی:من کنار تو هستم!
اینهاست ک ب زندگی ارزش جنگیدن میدهد!
،،جین سیمسون،،

درد دارد!
کسی تنهایت بگذارد که به جرم با او بودن…همه تنهایت گذاشتن.

دوست داشتن یه نفر دیوونگیه
دوست داشته شدن توسط یه نفر یک هدیه ست
دوست داشتن کسی که دوست داره وظیفست
اما
دوست داشته شدن توسط کسی که دوسش داری زندگیه…♥
همین …

پیام خالی هم می پذیریم،،، ستاد از یاد رفته ها.

شاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم
نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم
زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم
من کزین فاصله غارت شده ی چشم تو ام
چون به دیدار تو افتد سرو کارم چه کنم
یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است
میله های قفسم را نشمارم چه کنم

هنوز هم دلم تنگ می شود برای حرف زدنت برای تکیه کلامهایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنها تکیه داده بودم!!‏

بعضى هارو از دور که میبینى میدرخشند
جلو که میان…میبینى درخششِ شون مال خورد شیشه هاشونه..!!

*قرار نیست که من همیشه خوش باشم…پارسال من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم . امسال دیگری خوشحال است برای باتو بودن و سال بعد یکی دیگه…از تلاش دست نکش که چشم ملتی به تو است..!!*

توی زندگی هر ادمی یه نفر هست که هیچوقت فراموش نمیشه…
یه نفر که از همه ی دنیا بیشتر دوستش داری!!!
یه مخاطب خاص که هرچقدر هم بزرگ باشی در مقابل اون خودتو کوچیک میدونی…
+فقط به یاد همون یه نفر!!!

شاد باش
نه یک روز بلکه هزاران روز..بگذار آواز شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند.

ببار باران
من سفر کرده ای دارم که یادم رفته
آب پشت پایش بریزم…

دردناک است دوست بداری و گمان کنی دوستت دارند،
حال آنکه
او یگانه هستی تو باشد و
تو یکی از هزاران لذت او…!

  • milad mirshekar

نوشته های عاشقانه 2

milad mirshekar | شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ


آرزوی من

خدا " تو " را که می آفرید


 حواسش


 پرت آرزو های من بود !


 شدی همان آرزوی من ...!

 کاش می شد ...


 تمام داستان های دنیا را


 از دهان تو بشنوم !


 تمام عاشقانه های دنیا را


 تو برایم تکرار کنی !


 اصلا هر چه تو بگویی زیباست !


 می دانی

................................................................................................

کاش میتوانستم

 کاش می توانستم


 با تمام وجود


 صدایت را در آغوش بگیرم !

................................................................................................


مال خودم



 می توانم تو را " مال خودم " صدا کنم ؟


 آن وقت


 من اسمم را فراموش میکنم


 و تو هم می توانی مرا


 " مال خودم " صدا کنی !

.........................................................................................................................

آنقدر ذهنم را درگیر خود کرده ای

آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای ...


 که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم


 حالا حق میدهی


 در شعرهایم


 به همین سادگی بگویم


 " دوستت دارم " ؟

.........................................................................................................................

  • milad mirshekar

هر چقدر میخواهی

milad mirshekar | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ب.ظ


تو هرچقدر میخواے
 بُـــــر بزن..

آسَش مـــــن بودم
که از دستــــــــــت رفتـــــم..

  • milad mirshekar

هر کس

milad mirshekar | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۸ ب.ظ



هـــر کس هـــر جـــا که دلش مـــی خواهــــد ، بنشیند!

امـــا مـــــن

به کســی اجــازه اینکــه به

جــای تـــــو در قلب من بنشیند را نخواهـــــم داد

قلـــــــــــــب مــــــــن ، فقــــــــط جـــــای توســــــــت

  • milad mirshekar

یه وقتا

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ب.ظ

ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎ ﺩﻟﺖ ﻃﻮﺭﯼ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻣﻐﺰﺕ ﮐﺎﻣﻼ ﻓﻠﺞ

ﻣﯿﺸﻪ

ﺑﺪﯼ ﻫﺎﺵ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ

ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﺶ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ

ﺑﯽ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﻠﺨﺶ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺑﯿﺮﺣﻤﯽ ﺗﻨﻬﺎﺕ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ

ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺪﺍ ﯾﺎ ﯾﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻭﺍﻣﻮﻧﺪﻩ

ﺁﺭﻭﻡ ﺷﻪ !..

  • milad mirshekar

عاشقی

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۶ ب.ظ

 ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﻡ♤♡

●○•°ﺟﺰ ﺁﻥ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﺁﺧﺮ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻓﺘﻨﺖ °•○●

○•° ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺖ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ○•°

¤ ﻣﺎ ﺑﻬﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﯿﻢ ¤

¤ ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﺕ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ ¤

○• ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ•○

》☆ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ☆《

  • milad mirshekar

خدایا

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۴ ب.ظ

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺣﺘﯽ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺭﯼ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﯾﺎ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩﻧﺪ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺭﻭﺯﯾﻢ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺁﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ.

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺭﻭﻥ ﻗﻠﺒﻢ ﺧﺎﻟﯿﺴﺖ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﭘﺮﺵ ﮐﻦ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ

ﻣﻦ .

ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺑﮕﯿﺮ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ.

ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭﻡ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﻪ.

ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺧﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﯿﺮﻡ؟ ???? ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻣﻦ .

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮏ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﮑﻞ ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟ ???? ﮔﻔﺖ ﺗﻮﮐﻞ ﺑﻪ

ﻣﻦ .

ﮔﻔﺘﻢ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ؛ ???? ﮔﻔﺖ ﺑﺠﺰ ﻣﻦ.

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﻣﻦ؟

???? ﮔﻔﺖ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ????

???? ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺩﻟﻬﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ

  • milad mirshekar

اگه میبینی تنها شدم

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ب.ظ

✘ﻧــَـﻪ ﺁﺩﻡ ﺷُـــــــــــــــﺪﻡ . ✘.

↯ ﻧﻪﺗُﻮﺑـــــﻪ ﮐَﺮﺩﻡ. ↯.

↶ ﻧﻪ ﻋــــَﻮَﺽ ﺷـــــــــــــــُﺪﻡ. ↷.

↡ ﻧﻪ ﺳـَـــﺮﻡ ﺷُﻠﻮﻏـــــــــــــــِــــﻪ. ↡.

✧ ﻧﻪ ﺩِﻟﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﮔــــﯿﺮ ﮐـَـــــــــــــــﺮﺩﻩ . ✧.

ﻧﻪ ﺩَﻟﯿﻞ ﺧﺎﺻـــــــــــــــــــﯽ ﺩﺍٰﺭﻡ . ♡.

♝ﻓﻘَــﻂ ﺣﻮﺻـــــــــــــــﻠــﻪ ﻧَﺪﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﯾﮑــــــــــــــــﯽ ﺍِﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻡ

ﺍﻋﺼﺎﺑﻤــــﻮﺧُـــــــــــــــﻮﺭﺩ ﮐُﻨــــﻪ . ♝.

♞ﺑﯿﺎﺩ ﻭ ﮔﻨـــــــــــــــــــﺪ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺑـــﺮﻩ. ♞.

↤ ﺣﻮﺻـــــــــــــــﻠﻪ ﻧﺪٰﺍﺭﻡ ﺑﺎﺯﻡ ﺩٰﺍﺳـــــــــــــــﺘﺎﻥ ﺑﺸﻪ ﺑﺮﺍﻡ . ↦.

⇂ ﺣﻮﺻﻠــــﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡﺧﺎﻟــــــــــــــــﯽ ﺑﻨﺪﯾﺎﺷــــــــﻮﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﻢ ⇃.

ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨــــﻮﺍﺩ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ ﺑﺮﯾـــــــــــــــﺰﻩ ﺑﻬـــــﻢ.

✘ﺁﺭﻩ ﺗﻨﻬــــــــــــــــــــــــــــــﺎﻡ. . . ✘. ↯ ﻓﻘﻂ ﻫﻤَـــــــﯿﻦ ×××√√√

  • milad mirshekar

اشک

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ب.ظ

ﻭ ﺍﺷﮏ ...

ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻣﺒﻬﻢ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ

ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺲ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ

ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮﻫﻤﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩ

ﺧﻮﺍﺏ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﻦ

ﻭ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡ

ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ !!!..

ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﺗﺮﯾﻨﺖ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﯽ ...

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﺒﻮﺭِ ﮐﺒﻮﺩ،

ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻗﺪﺭ ﺧﻠﻮﺗﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﻢ .

  • milad mirshekar

بیچاره من

milad mirshekar | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۳ ب.ظ

ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻣﻦ …

ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﭘﺎﺷﻮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ

ﻣﯿﺴﻮﺧﺖ.

  • milad mirshekar