نویسنده : شبنم نقش بندی کاربران
تعداد صفحات : ۱۴۵
ژانر : عاشقانه کلکلی یه مقدار طنز پایان خوش
خلاصه رمان :
برآنچه گذشت
آنچه شکست
آنچه نشد
آنچه ریخت
حسرت نخور
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد ….
عشق اگر بی درد بود زیبا نمیشد
عشق منطق و زبان و همشهری و … نمی شناسد
اری اینگونه باید عشق را پذیرفت
(نه ملی اگه اسون باشه که تحقیقت ب درد نمیخوره اونوقت باید قابش کنی بزنی به دیوار فقطم خودت نگاش کنی )
اوه اوه راس گفتی هاااا پس سخت باشه
(اخه ملی باز چرتو پرت گفتیا اگه سخت
باشه بعد باید خربیاری و باقالی بار کنی اصلا فکرشو کردی اگ سخت باشه ممکنه
نتونی مطالب جمع اوری کنی )
خب وجی جون (وجدان جون) بالاخره از این دوتا یکی هس دیگ مجبورم خودمو واس یکیش اماده کنم